Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-04@03:28:30 GMT

نواندیشی دینی و غیاب مقوله «ایران»

تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۸۴۲۹۶

نواندیشی دینی و غیاب مقوله «ایران»

به گزارش خبرنگار مهر، حسن انصاری پژوهشگر حوزه تاریخ اسلامِ مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و نویسنده کتاب‌هایی چون «بررسی‌های تاریخی در حوزه اسلام و تشیع»، «گنج پنهان، شرح احوال و آثار علامه مرحوم سیدعبدالعزیز طباطبایی یزدی» و مصحح کتاب‌هایی چون «التفصیل لجمل التحصیل» اثر سلیمان بن عبدالله خراشی و «شرح المقدمة فی الکلام» اثر ابوالقاسم عبدالرحمان بن علی حسینی، در یادداشتی به نقد نگاه جریان روشنفکری دینی به مساله‌ای به نام ایران پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مشروح این یادداشت را در ادامه بخوانید:

در چند دهه اخیر اندیشه ایران به مثابه یک مسئله از گفتمان و بل بهتر بگویم گفتمان‌های مختلف روشنفکری دینی ما تقریباً غایب بوده است. منظورم نسبت میان دین و ملیت تنها در مقام بحثی فلسفی نیست. به طور مشخص منظورم نسبت میان ایران به عنوان یک هویت تاریخی و به عنوان یک اصطلاح و مفهوم ملی است با اسلام و تشیع در بستر تاریخی آن. به راستی چقدر روشنفکران دینی ما درباره نسبت اسلام و تشیع با هویت ملی مان کار کرده اند و اندیشه ورزی کرده‌ اند؟ بسیار می‌بینیم که روشنفکران دینی ما درباره نسبت دین و سیاست قلم می‌زنند اما مگر می‌توان از این دو مفهوم در بستر تاریخی و جغرافیایی ایران سخن گفت اما درباره عناصر شکل دهنده هویت ملی‌ مان و جایگاه دین و مذهب در آن سخن نراند؟ مگر می‌توان درباره قدرت‌های سیاسی و دینی و جایگاه حقوقی و فقهی و سیاسی و دینی شاهان و روحانیان سخن راند اما درباره نسبت میان اصحاب علم و قلم و مذهب از یک سو و اصحاب سیف و قدرت از دیگر سو در شکل دهی هویت تاریخی سرزمینی حرف نزد؟ ایران تنها یک هویت سیاسی در مفهوم جغرافیای سیاسی نیست. ایران یک هویت تاریخی و فرهنگی و تمدنی است. عناصری سازنده دارد که با وجود تغییرات تاریخی هسته اصلی و بنیادی شکل دهنده مفهوم آن دست کم دو هزار و پانصد سال است تداوم دارد. جغرافیای سیاسی آن دستخوش تغییر شده اما ایران به مثابه مفهومی تمدنی عناصر اصلی آن تغییری نکرده است. نوعی استمرار در عین تحول است. ایران و اندیشه و فرهنگ و تمدن ایرانی مهمترین عناصر اصلی‌ اش قرن‌ها و بل چند هزار سال است که با وجود همه تحولات و همه ظهورات مختلف تاریخی‌ اش همچنان باقی است. یکی از اینها نسبت میان دین و دولت و نسبت میان هویت ملی و هویت دینی است که قرن‌ هاست از عناصر تعیین کننده ایران به مثابه هویت سرزمینی است. شکل‌ها و صورت‌ها تغییر کرده اما عناصر اصلی همچنان باقی است.

هانری کوربن از اسلام ایرانی سخن می‌گفت. قبلاً نوشته ام که این نوع تعبیر را برای تشیع و یا تصوف ایرانی و یا حتی عمومی‌تر برای توصیف تفکر و یا مذهب ایرانی قابل مناقشه می دانم. کما اینکه تعبیر محمد عابد جابری را که از عقل عربی در برابر عقل ایرانی سخن می‌راند درست نمی دانم. تفکر نمی‌تواند در چارچوب چنین ذات انگاری‌ها محدود شود. از اواخر سده نوزدهم و بعد در بیشتر سال‌های قرن بیستم ما ایرانیان همچون عرب‌ها همانند دیگران ظهور و بروز اندیشه‌هایی معطوف به آنچه ناسیونالیزم نام دارد تجربه کردیم. ناسیونالیزم در همه اشکال آن از فقر فهم تاریخی رنج می‌برد. بریده از تاریخ و تحولات تاریخی است. مقصود من از ایران به مثابه مفهومی تمدنی برداشت‌های سطحی و عقیم ناسیونالیستی نیست. چنین برداشت‌هایی اصلاً خود ناقض مفهوم ثابت و در عین حال متحولی است که از ایران فرهنگی و تمدنی سراغ داریم و باید سراغ داشته باشیم. ایران نیازمند ناسیونالیزم نیست. مقصود من همچنین مقوله ایرانشهری با چارچوب‌های فکری جواد طباطبایی هم نیست. درباره آن قبلاً مختصرا نوشته ام و گفته‌ ام که به عقیده من و دست کم بنابر آنچه برداشت و فهم من از آن سخنان است چنان سخنانی تنها برداشتی نادرست از سیاستنامه‌ های دوران اندیشه تغلب سلطانی است (نظام الملک).

آنچه من از هویت ایرانی مراد دارم بستر فرهنگی و تمدنی آن است که در عین جهانی بودنش و در عین تحول و گشودگی فرهنگی بر تمدن‌ها و فرهنگ‌ها و قومیت‌های دیگر و در عین کثرت اما وحدت خود را حفظ کرده و مایه وحدت سرزمینی مان شده است. ساسانیان یکی از پرده‌های این پدیده ثابت در عین حال متحولند و صفویه پرده‌ای دیگر.

روشنفکری دینی چند دهه است درباره دین و دولت و نسبت این دو و درباره هویت و سیاست و مردمسالاری و آزادی و حق و تکلیف سخن می‌گوید. کما اینکه دیری است روشنفکران دینی ما از صفویه و «تشیع صفوی» انتقاد می‌کنند. وقت آن است که همه این سخنان را در نسبت با مفهوم ایران فرهنگی و تمدنی بازخوانی کنند. بدون چنین نگاهی آنچه می‌گوئیم در بهترین حالت نظریه پردازی‌هایی معلق در فضا و خارج از بستر تاریخی است. نسبتی با تاریخ و واقعیت تاریخی سرزمینی مان ندارد.

باید بازگردیم به آنچه در صد سال گذشته درباره تاریخ ایران و هویت تاریخی ایران و ایرانی محققان تاریخ میهنمان نوشتند. باید از قزوینی و حسن پیرنیا و عباس اقبال آشتیانی و عباس زریاب و محمد محمدی ملایری و عبد الحسین زرین کوب و ایرج افشار آموخت. اینان تاریخ ایران را در پرتوی همین مفهوم تمدنی و فرهنگی از ایران و در استمرار در عین تحولش نوشته اند. حاصل آن پژوهش‌ها را امروز می‌توان در مقالات متعدد دانشنامه جهان اسلام و همچنین دایره المعارف بزرگ اسلامی و تاریخ جامع ایران دید و خواند.

کد خبر 5704941

منبع: مهر

کلیدواژه: حسن انصاری روشنفکری دینی ایران دهه فجر کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب انقلاب اسلامی ایران چهلمین دوره جایزه کتاب سال ایران استوار انتشارات راه یار حوزه هنری نقد کتاب دفاع مقدس نهاد کتابخانه های عمومی کشور تازه های نشر بنیاد ملی بازی های رایانه ای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرهنگی و تمدنی ایران به مثابه هویت تاریخی نسبت میان ما درباره دینی ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۸۴۲۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین

به گزارش همشهری آنلاین،‌ همان‌گونه که انتظار می‌رفت، سریال حشاشین، با حواشی متعددی که رقم زد، نتوانست به اثر درخور و ماندگاری در حافظه مردم کشورمان تبدیل شود. سریالی که در زمان تولید، با سروصداهای بسیاری همراه شد و عنوان یکی از پرهزینه‌ترین تولیدات جهان عرب را از آن خود کرد.

این سریال، ماه رمضان امسال، از یکی از شبکه‌های اصلی مصر به روی آنتن رفت و در آن کشور نیز واکنش‌های متفاوتی را به خود دید. سابقه تاریخی چنین کارهایی، این شائبه را تقویت می‌کرد که با توجه به فضاسازی فرقه‌ای داستان، باید در انتظار کژراهه‌های روایی بود علی‌الخصوص آن‌که ایران، ابژه این داستان بود و نمی‌توانستیم بپذیریم که کشوری مانند مصر، داستانی در مسیر روایت دقیق و متقن تاریخی از ما داشته باشد.

ساختار مشوش روایت و البته بزرگ‌نمایی‌های اغراق‌آمیزی که می‌خواست این باور را به مخاطب الصاق کند که ایرانی‌ها، پدر داعش هستند، به‌اندازه‌ای ناشی‌گرانه بود که با یک‌بار تماشای صرف چند قسمت از سریال، می‌شد به‌راحتی متوجه آن شد. حشاشین هرچقدر که در زمینه ساختار حرفه‌ای سریال‌سازی، الکن است و بویی از استانداردهای سریال‌سازی جهانی نبرده اما در زیرلایه، به شکلی دقیق، فراتر از رویه ظاهری آن که ایران‌ستیزی است، نوعی شیعه‌ستیزی را در پیش گرفته است.

طبیعی است که در پرداخت داستان‌هایی با مضمون فرقه‌های سیاسی، یک تصویر ظاهری از المان‌های آن فرقه ساخته می‌شود و یک تصویر نیز در زیرلایه مورد نظر است تا توطئه‌ها و منویات حقیقی آن فرقه، به دور از تمایلات سورئالیستی، زمختی خود را نشان دهد. به همین دلیل، حشاشین در شکل ظاهری، به ایران‌ستیزی روی آورده و زیر پرچم حسن صباح، وجوه مدیریتی ایرانیان و تمایل به کشورگشایی‌هایی که دارد را مورد نقد قرار داده است بنابراین همین نقد خزنده نمی‌تواند مخاطب را مجاب کند که با یک روایت درست و تاریخی مواجه بوده است.

اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگری‌هایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولی‌فقیه است، نمونه‌هایی از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعه‌ستیزی انجام داده است

در پس‌زمینه اما هدف فیلم کلان‌تر است که خوراک مویرگی مکفی در جهت اقناع مخاطب را دارد و آن، گرفتن انگشت اتهام جنایت‌های تاریخی به سمت شیعه بوده است. از جریان داشتن عباراتی چون سر مار را باید زد که به تائید سریال، از آن زمان در مورد حاکمان ایران عنوان شده و امروز نیز شنیده می‌شود تا بهره‌مندی از پرچم سیاه برای فرقه که تداعی‌کننده پرچم داعش است و البته آکسان‌های متعدد بر روی این گزاره که باید با رهبرانمان مشورت کنیم، به‌خوبی موید این مورد است. اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگری‌هایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولی‌فقیه است، نمونه‌های دیگری از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعه‌ستیزی انجام داده است.

فارغ از این محتوای عجیب و آشکار، سریال، متناسب با هزینه‌کرد و پروژه تبلیغاتی بزرگی که داشته، دستاورد فنی نداشته است. حشاشین را نمی‌توان یک سریال مبتنی بر استاندارد روز این حوزه دانست. کارگردانی به‌واسطه تشتت‌های میزانسن، چندان قابل‌قبول نیست و بازی بازیگران، بیرون‌زدگی‌های فراوان دارد که مخاطب را می‌آزارد.

مجموعه تمام این عوامل سبب شده تا حشاشین، با ساختار جعل تاریخ، موجودیت داشته باشد و این مهم، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه می‌تواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد گردد. افراط‌گری در جعل تاریخی حوادث به اندازه‌ای زیاد است که مخاطب عام نیز متوجه این میزان عداوت شده و به همین دلیل ارتباط چندانی با آن نمی‌گیرد.

این سریال، نمونه بارز آثاری است که علیرغم تزریق حدود ۱۳ میلیون دلار، نتوانسته آن اثرگذاری اعتقادی و سیاسی را بر روی مخاطب خود داشته باشد. در دنیای امروز، بیشترین میزان تاثیرگذری‌های این‌چنینی، از مجرای مواجهه نرم و زیرپوستی صورت می‌گیرد حال آن‌که حشاشین به‌واسطه عدم‌برخورداری از استانداردهای لازم محتوایی و بصری، نتوانسته مخاطب خود را تحت‌تاثیر قرار بدهد و به همین دلیل، با استقبال قابل‌توجهی از سوی مردم خاورمیانه مواجه نشد.

در ایران نیز این سریال از سوی یک سکوی مطرح و دو سکوی کمتر شناخته شده شبکه نمایش خانگی ارائه شد که با توجه به نظارت پسینی در مورد تولیدات خارجی، خیلی زود بساط این سریال از تمامی پلتفرم ها حذف شد. سریالی که در ایران نیز همپای منطقه، دیده نشد و نتوانست تاثیرگذرای ولو حداقلی هم داشته باشد.

کد خبر 848782 منبع: ایرنا برچسب‌ها خبر مهم فیلم و سریال خارجی

دیگر خبرها

  • (ویدئو) توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها
  • کاریکاتور/ خلیج فارس بخشی‌ از هویت تاریخی و فرهنگی ایران
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره ایرانی‌ها
  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • جهان در موقعیت حساسی قرار دارد/ عملیات وعده صادق در طول تاریخ ایران بی‌نظیر است
  • تمدن ایرانی-اسلامی از عرصه جهانی حذف‌شدنی نیست
  • مهدی نصیری؛ سوژه‌ی متفکر یا شخصیت مبتذل؟
  • امام (ره) به ایران و ایرانی و اسلام هویت داد
  • علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
  • رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز